سیلی | به اندازه ی یک معذرت خواهی

سیلی دوازدهمین تجربه ی آنوبهاو سینها کارگردان بالیوود است. فیلم نگاهی فمینیستی دارد نه فمینیستی زده که به جای نمایش رنج زنان با چند زن عقده ای و مرد ستیز و تازه به دوران رسیده مواجه باشیم. زن فیلم به معنای واقعی کلمه محترم است و با زبان صلح با دیگران سخن می گوید حتی با کسی که حق خود را از او مطالبه می کند. همان طور که از اسم فیلم پیداست داستان حول محور یک سیلی می گذرد و به عبارتی دیگر نقش اصلی فیلم را این سیلی بازی می کند. مردی که دلش از مسائل کاری پر است دیواری کوتاه تر از همسرش پیدا نمی کند و در اوج عصبانیت در یک مهمانی بزرگ پیش چشمان عده ی زیادی از آنها به صورت همسرش سیلی می زند و فیلم با این حادثه آغاز می شود. حادثه ای که این بار برخلاف اکثر فیلم هایی از این دست نه در طبقه ی فرودست جامعه که چاره ای جز تسلیم و سوختن و ساختن و پذیرش ظلم ندارند بلکه در طبقه ی فرادست اتفاق می افتد. جایی که حالا با توجه به امکانات مالی و فرهنگی متعلق به این طبقه زن هم به حقوق خود آگاهی دارد و هم امکانات احقاق آن را دارد. همان طور که در جایی از فیلم، زن می گوید می دانم خیلی از زن ها با این ظلم ها کنار می آیند چون چاره ای جز این ندارند اما من در خانواده ای بزرگ نشده ام که تحمل این رفتار ها را داشته باشم. در سویی دیگر، مرد داستان با عادی جلوه دادن شرایط، دلیلی برای عذرخواهی نمی بیند و از اینجای داستان رشته ی محبت بین این زوج می گسلد. فیلم در واقع شورشی است علیه غریبه هایی که با عنوان زن و شوهر زیر یک سقف زندگی می کنند اما به هزاران دلیل دیگر دلشان با هم نیست و به مرور زمان آنقدر مشکلات پیچیده و در هم تنیده می شود که نه می توان حلشان کرد نه می توان با یک ضربه همه ی رشته های وابستگی را برید. مساله ی فیلم مسلما فقط یک سیلی نیست و فیلم هم به این موضوع اذعان دارد که البته که اکثریت مردم حتی در طبقه ی فردادست جامعه برای یک سیلی از هم جدا نمی شوند بلکه نگاه نمادینی است به رفتار های  تحقیر آمیز و مساله، جدی نگرفتن همین قطره های ناچیزی است که تا سر بچرخانی به سونامی مهیبی تبدیل شده و همه چیز را از بین می برد. فیلم سیلی برخلاف نظر برخی، توصیه به طلاق نیست بلکه توصیه به تلاش زوجین برای حل کردن مشکلاتشان و جلوگیری از سهل انگاری و کوچک شمردن مشکلات است و آخرین راه را طلاق می داند و طلاق متمدنانه را بهتر از تحمل رنج و بی احترامی هر روزه می داند. در واقع فیلم سیلی رفتاری را به ما یادآوری می کند که درد جمسانی آخرین آسیبی است که به یک فرد وارد می کند و شاید یادآوری این موضوع که مواظب حرمت ها و شخصیت همدیگر باشیم و حداقل گاهی از نوک قله ی غرورمان پایین بیاییم و شجاعت اعتراف به اشتباه و عذرخواهی بابتشان را داشته باشیم. فیلم سیلی تلنگری جدی است که گاهی به پشت سر نگاه کنیم و چاره ای برای اشتباهاتمان بیندیشیم.

نویسنده: مریم آذرشین