نقد چیست؟ و پرورش خود | کشف دوباره آتش

نقد چیست و پرورش خود عنوان کتابی است از میشل فوکو فیلسوف دوست داشتنی فرانسوی. فارغ از هر مبحثی که در رابطه با انتقاد و چگونگی راه و روش آن تا به حال خوانده اید این کتاب به شما کمک می کند تا قبل از دیگری خود را نقد کنید. نه به واسطه توصیه هایی که فوکو در این دو سخنرانی اش به شنوندگان و خوانندگان این کتاب کرده، به واسطه اندیشه ای که ناخودآگاه بر خواننده تاثیر خواهد گذاشت. میشل فوکو نقد را مبانی فلسفه و اندیشیدن می داند و در سخنرانی اش سعی می کند بیشتر از کانت عقل خویش را نقد کند.

چگونه حکومت کردن

مهمترین پرسشی که فوکو از دیگران دارد این است که چگونه می توان حکومت کرد و چگونه ساختاری حکومت‌مند به وجود آورد؟ اگرچه شاید در معنا دو سخنرانی «نقد چیست؟» و «پرورش خود» هیچ ارتباطی با یک دیگر نداشته باشند اما اساسا فوکو نقد را وسیله ای برای شناخت و رسیدن به پرورش می داند. از نظر اجتماعی انسان های کمال گرا نمی توانند هیچ گاه از نقد دست بکشند و دلیلی برای پذیرفتن دیگران در چارچوبی که برای خود ساخته اند نمی بینند اما فوکو حتی کمال گرایی هم نقد می کند. البته نه در این کتاب اما ذات فلسفه فوکو نقد است. برگردیم به پرسش چگونه حکومت کردن؟. مسئله فوکو در این کتاب چگونگی است و نه چرایی. در واقع او چگونگی را نقد می کند و سر به سر چرایی نمی گذارد. پرداختن به چرایی در فلسفه فوکو کار عبثی است. کاری که بیشتر شبیه کشف دوباره آتش می ماند. «تکرار» از پرداختن به چرایی حاصل می شود. اما چگونگی را می توان نقد کرد. در رابطه با حکومت کردن بر یک خانواده این نکته حائز اهمیت است که چگونه می توان سرنخ حکومت کردن را به دست گرفت؟ و هیج کس بر این مسئله که باید حاکمی در آن خانواده باشد اعتراضی ندارد. درواقع پرسش فوکو را می توان اینگونه اصلاح کرد. چرا باید کسی بر ما حکومت کند؟ اعجاز فلسفه فوکو در همین جا است. از چگونگی به مطرح ساختن چرایی می رسد و نه آن که بی هیچ پژوهشی مسئله را زیر سوال ببرد. او به نفوذ فرهنگ نقد در آیین مسیحیت اشاره می کند. به آن که چگونه نقد می تواند ساختار را روشن کند.

تاریخ تخیلی

ساختن هر شکل و بنایی با تخیل ممکن است جز ساختن تخیلی تاریخ حقیقت. تاریخ را می شود با تخیل ساخت اما نمی توان آن را مورد استناد قرار داد. فوکو در این باره تاریخ تخیلی را یک سوژه منقادی قرار می دهد. سوژه ای که می توان از آن به تاریخ حقیقی رسید. در واقع این وجود را لازمه پیدایش تاریخ حقیقی عنوان می کند. هنر سخنرانی فوکو در پیش بینی موضوع بعدی شکل گرفته در ذهن شنوندگان و خوانندگان است. شاید در ذهن شما این سوال به وجود آمده باشد آن چه دیگران از گذشته خود بازگو می کنند و یا آنچه من در ذهن خود از گذشته ام به یاد می آورم، یک تاریخ تخیلی است؟ این پرسش به طور صریح در سخنرانی فوکو نیست اما اگر به معنای «نقد چیست؟» اهمیت می دهیم باید آن را یک بار هم که شده از خودمان بپرسیم. آیا گذشته ای که برای من در بُعد زمان اتفاق افتاده است با تصوراتی که از آینده داشته ام یکی بوده؟ آیا آنچه دیگران از گذشته خودشان می گویند همان چیزی است که برایشان اتفاق افتاده است؟ این بدین معنا نیست که بخواهیم ریشه شک در خواننده را بالا ببریم اما مگر غیر از آن است که تخیل برای جهانی تمثیلی ساخته شده است. میزان بالای پرسش هایی که برای خواننده با خوانش این کتاب به وجود می آید این فرصت را برای او محیا می کند که کمی به خود فکر کند و این گونه به پرورش خود می رسد. در یک کلام فوکو می خواهد خواننده قبل از نقد هر موجودیتی، وجود خود را نقد کند. این گونه می توان به رشد رسید. رشدی که تجربیاتش بر اساس تفکر و فلسفیدن است. فوکوئیسم به معنای آن است که از خودمان بپرسیم چه چیزهایی باعث شده تا شخصی باشم که در حال حاضر هستم؟ و چه چیزهایی باعث می شود تا به شخصی تبدیل شوم که باید باشم؟. اگر چه از نظر زبانی تنها سوژه ای که ارزش فلسفیدن دارد عمل خودکشی است. اما نقد راهی است برای آنکه بدون هیچ فاجعه ای بشر را از غده کمال گرایی نجات دهیم.

نویسنده: علی رفیعی وردنجانی

چاپ شده در روزنامه هفت صبح ۱۵ آذر ۱۴۰۰