مدیر مدسه | جلال آل احمد | نقد کتاب

مدیر مدرسه

نویسنده :جلال آل احمد

موضوع :داستان اجتماعی

تعداد صفحات:۱۲۰صفحه

تعداد فصل ها:۱۹فصل

دوست دارم نقد کتاب را از روی جلدش شروع کنم که توسط منصور پاکزاد طراحی شده. جلد کتاب دورنگ دارد.بالا سفید رنگ است ،که عبارت” مدیر مدرسه ” آنجا نوشته شده و در پایین امضای معروف جلال آل احمد به چشم می خورد و پایین تر تصویر چشم ها و سبیل ،از چهره ی نویسنده در زمینه ای آبی رنگ که بخشی ازمتن کتاب با خط سفید روی آن نوشته شده است دیده می شود  که معرف روح حاکم بر کتاب است.مدیر مدرسه به شهادت صفحه ی اول کتاب “مجموعه داستانی است به هم پیوسته که از زاویه ی دید اول شخص روایت می شود و بیشتر به خاطره نویسی شباهت دارد و روند مدیر شدن راوی را پس از دل زدگی از معلمی حکایت می کند.قسمت عمده ی کتاب به شرح دوران مدیریت نویسنده می پردازد.او که از مدیر بودن فقط پست و حقوق دوبرابرش نسبت به معلمان را دوست دارد و طبق قراری ناگفته و نانوشته تمام مسئولیت های مدرسه ، او را که روحی عصیان گر و سرکش دارد واین را با همان جملات اول کتاب می فهمیم کم کم به انسانی سازشکار تبدیل می کند وپس ازمدتی برای استعفا از این شغل باخود کلنجار می رود ودر پایان داستان او که ناظم را مجبور به شکستن ترکه  هایش کرده بود خود ترکه به دست می گیرد و همین امر باعث می شود به آن کشمکش درونی پایان داده و روی همان کاغذهای دادگستری استعفانامه اش را بنویسد.مهم ترین خصیصه ی کتاب نگاه ظریف ،باریک بین و نقادانه ی نویسنده به همه چیز است. از انگیزه ی مالک ساختمان مدرسه برای اجاره دادن ساختمان تا روابط حاکم بر وزارتخانه و اداره فرهنگ ورفتارهای یکایک معلمان ،ناظم وفراش و در این بین بیش از همه به خود تاخته است ودر این بین از توصیف دقیق هیچ چیز و هیچ کس غافل نمانده وبرای این توصیفات از لحنی ساده وصمیمی و عامیانه بهره برده که تاقبل از او کم سابقه بوده است و حتی گاهی لحن عامیانه را از حد گذرانده و در چندجا ازعبارات و کلمات بی ادبانه ابا نمی کند مانندعبارت “گه خوردن نامه نویسی “در صفحه ۱۰نویسنده  از ضرب المثل ها واصطلاحات بهره ای دلنشین و به جا برده و درجاهایی لحن اش از طنز خالی نیست و گاهی از بعضی چیزها برای انتقال مفهوم نیز استفاده کرده که در مقایسه با دنیای امروز متفاوت است مثلا در صفحه ۷و۱۵کتاب از سیگار ابتدا برای معرفی خود و سپس برای معرفی معلم کلاس پنجم به عنوان شخصی موقر و تنها معلمی که سیگار می کشد به عنوان ارزش و نشانه ی روحیه ی آزادگی و سرکشی استفاده می کند ویا ازدرختان  کاج که آسمان را پر کرده به عنوان نماد حضور پر رنگ قدرتمندان در هرکجا استفاده می کند . کتاب گرچه به صورت مجموعه داستان ارائه شده اما کاملا منسجم است وآغاز و پایانی مشخص و فرازو فرود دارد که نقطه ی اوجش تصادف معلم کلاس چهارم بایک اتومبیل آمریکایی است و سازش معلم با آن ها به طمع وعده ی مقام از طرف آمریکایی هاست.در کل مدیر مدرسه برگی از تاریخ اجتماعی و آموزش و پرورش کشورمحسوب می شود و تیز بینی نویسنده را می توان تحسین کرد.

نویسنده: مریم آذرشین