شمشیرزن دوره گرد / شخصیت برتر / تاثیرکوروساوا بر سینمای ژاپن

شمشیرزن دوره گرد به کارگردانی اتومو کیشی از مجموعه فیلم های دیدنی با قصه پردازی متعارف در ادبیات شرق است . نسخه نهایی این فیلم که به انتقام از  باتوسای ، قهرمان قصه ، می پردازد در این یادداشت مورد بررسی قرار می گیرد . کنشین که به خون خواهی از خواهر خود قصد ویران کردن هرچیزی که با باتوسای مرتبط است را دارد در لایه های پنهان روان خود رگه هایی از انسانیت و اخلاقیات را بروز می دهد که در نوع خود دراماتیک و هیجان انگیز است .

اخلاق برتر

هاوارد سوبر در کتاب قدرت فیلم قهرمان را این گونه عنوان می کند : قهرمان ابزار برتر ندارد بلکه اخلاق برتر دارد . این قانون را می توان در « تام و جری » و حتی « هملت » دید . اخلاقیات همواره هدف اصلی نوشتن و نویسنده است . مشخصا در فیلم «شمشیرزن دوره گرد : قسمت پایانی» اخلاقیات مورد مباحثه و مناقشه است . ضد قهرمانی که می خواهد با ریختن خون دیگری انتقام کسی را بگیرد که روزی معشوقه قاتل بوده است . در دایره درام این فیلم با وجود لحظات اکشن فراوان یک پارچگی فرهنگ و زیبایی سنت دیده می شود . مولف با توجه به خاستگاه اجتماعی و تاریخی روایات سینه به سینه که بخشی از فرهنگ به جای مانده ژاپنی ها است به خواستگاه خود که بروز اخلاقیات در دنیای امروزی با توجه به پسماند ذهنی تاریخی جامعه است می رسد . اخلاقیات ریشه در سنت و فرهنگ یک جغرافیا دارد بر همین اساس همه المان های سینمایی فیلم را می توان اخلاقی توصیف کرد . فیلم اگر چه کشتار از نوع بی رحمانه ترین شکل ، قتل با شمشیر ، را نمایش می دهد و تا حد لازم در غلو آن خیال را می پرواند اما به همان اندازه که اثری مانند «رسم سلحشور» ساخته سنگمو لی از قصه شرقی خود فاصله می گیرد ، به سینمایی تماما شرقی و سنتی تبدیل می شود . تاثیر آکیرا کوروساوا بر ساختمان سینمای ژاپن دیدنی است . ساختمانی که شخصیت های برترش را توشیرو میفونه بازی کرده و اکنون در همان راستا شخصیت پردازی می کند .

المان های شخصیتی

خون سرد بودن باتوسای و نشانه های روانی در رفتار کنشین ریشه در گذشته دارد . علاوه بر این لازم می دانم تا قدرت درونی باتوسای که از یک روح بزرگ ، سامورایی ، نشات می گیرد را کمی واکاوی کنم . باتوسای در زمان های لازم با بی رحمی تمام رقیب خود را می کشد و با هر قتل یک قدم به تنهایی نزدیک تر می شود و در پایان بی هیچ قتلی خوشبخت شده و دست در دست معشوق به سوی سعادت گام بر می دارد . لحن صحبت کردن ، بافت موها ، پوشش ظاهری و حتی گام برداشتن او مانند سامورایی های سنتی ژاپن است با این تفاوت که سلحشوری یک سامورایی با توجه به پیشرفت تکنولوژی در سینما نمایش هیجان انگیزتری دارد .

تکنیک سینمایی

در تصویر برداری این فیلم هیچ گاه دوربین روی دست احساس نمی شود با این که چشم با تجربه می تواند حدس بزند در پلان هایی برداشت دوربین ، روی دست بوده اما خط فرضی ، تکنیک تغییر فوکوس و همچنین حرکت های تیلت و پن دوربین علاوه بر آن که بار دراماتیک سینمایی اثر را افزایش می دهد همذات پنداری مخاطب با باتوسای را افزایش داده است . دوربین همواره اور شولدر ، مدیوم کلوس آپ یا در مرکزیت باتوسای قرار دارد البته که در چنین ژانری باید این گونه باشد اما زاویه نگاه مولف و دکوپاژ او تعیین کننده میزان هنر به کار برده شده برای طراحی این صحنه ها است . خرده آتش هایی که در مبارزات مانند دانه های برف می بارد و حتی موسیقی که بسیار شرقی و بومی است نشان داده است بدون افسانه سرایی نیز می توان افسانه خلق کرد .

نجابت

اساسا سینمای کوروساوا نجیبانه برپایه معیارهای اخلاقی و سنتی است . اتومو کیشی نیز از چنین اصولی پیروی کرده است . «شمشیرزن دوره گرد» در کمال بی رحمی و جنایت برای وطن می جنگد و ناخودآگاه به یاد این جمله تورگینف افتادم : وطن بدون هریک از ما هم می تواند باشد اما هیچ یک از ما بدون آن نمی توانیم باشیم . در هیچ کجای فیلم ، خیانت ، ضد زنانگی و تجاوز از حدود اخلاقی تعریف شده در آیین سنتی ژاپن دیده نمی شود و این اولین و بزرگترین مسئولیتی که هنر سینما برای عرضه فرهنگ خود به جهانیان بر دوش دارد .

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی