«خاطرات غیر ارادی من، سربازی و عشق» به همت انتشارات نسل روشن به چاپ رسید. این کتاب ۶ اثر علی رفیعی وردنجانی است که در بخشی از آن می‌خوانیم:

صدای شیهه اسبی از خواب بیدارش کرد، شده بود جاوید. جاوید با چشمان بُهت زده اش به دیوارهای اتاق نگاه می کرد. گویی کسی او را در خواب بوسیده باشد. گونه‌ی راست او خیس شده بود و در مواجه با هوا مورمور می شد. دستش را بلند کرد تا صورتش را پاک کند، اما انگشت نداشت. همانطور که داشت به مشتِ بی انگشت خود نگاه می کرد، ناگهان صدای موسیقی بلند شد. صدا از دور می‌آمد و باعث خنده اش می‌شد؛ مثل وقتی که پدربزرگش او را در آغوش می گرفت و کف پاهایش را قلقلک می داد. از روی تخت بلند شد. انگار از کنار کسی که خوابیده بلند می‌شود. آرام و بی‌سر و صدا. چند قدمی تا در خروجی اتاق فاصله بود. ترسید به پاهایش نگاه کند و دست دیگرش را پشت و…

برای خرید این کتاب کلیک کنید.

خرید از دیجی کالا