از رئیس جمهور پاداش نگیرید، سفر به حج، برای پوست کندن سیب زمینی

از رئیس جمهور پاداش نگیرید یکی دیگر از فیلم های پر سر و صدای کمال تبریزی پس از مارمولک است. این فیلم که به همت سانسورهای عجیبِ صوتی و تصویری وارد بازار پخش نمایش خانگی شده است؛ جا دارد تا از نظر تکنیکی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در اولین مواجهه با فیلم،  بازی ها، به خصوص هنرمندی آشا محرابی توجه مرا جلب کرد.

آشا محرابی

علاوه بر این که آشا محرابی خود بازیگر توانمندی است که در عین حال دو نقش مجزا از هم اما با یک ماهیت را بسیار هنرمندانه اجرا کرده است. در این زمینه نمی توان زحمات حبیب رضایی را از نظر ها دور کرد. جبیب رضایی که در مارمولک نیز وظیفه بازیگردانی را برعهده داشت، تلاش هایش بر ثمر نشسته است و ما به عنوان بیننده جدی سینما شاهد بازی هایی یک دست با زیرلایه ای طعن آمیز هستیم. از نظر کنترل حس، لهجه و تکنیک بازیگری نیز بازیگردانی رضایی قابل توجه است. محرابی در دو صورت ظاهر می شود اما در واقع یک روح را بازی کرده است. این تکنیک فراتر از متد اکتینگ است. با این که نشانه هایی از نظریات چخوف برای بازیگر در این فیلم دیده می شود، اما همچنان استانیسلاوسکی در بازیگری آشا محرابی قابل توجه است. علاوه بر آنکه گریم این بازیگر به خلق شخصیت او کمک کرده است، لحن او نیز تاثیر گذار و هنری است.

حسن معجونی

البته که معجونی از خوب های تئاتر است. اما مشخصا در این فیلم شاهدیم که معجونی چیزی فراتر از انتظار را ارائه داده. چیزی شبیه به نقشش در سریال «مسافران» به کارگردانی رامبد جوان؛ اما بسیار پررنگ تر و با آب و تاب بیشتر. از این نکته غافل نشوید که پارتنر روبه رویمان بسیار تاثیر گذار است و بی شک بازی ضد و نقیض آشا محرابی در تکمیل حسن معجونی نقش موثری داشته است. به عنوان مثال هنگامی که او روبه روی آینه می ایستد و تلاش می کند تا موهای کم پشتش را به طرفی شانه زند، کلیشه تبدیل به نوآوری می شود. این واقعه تنها در بازی در می آید. بازی ها می توانند به صورت اتفاقی هزاران کلیشه را تبدیل به نوآوری کند.

داستان پر حاشیه

اساس داستان پرحاشیه و در راستای  احترام به کمدی وایلدر جذاب و پربیننده است. با توجه به فرم و فرمالیست بودن کمال تبریزی، که البته همچنان با «ما همه با هم هستیم» مخالف هستم، باید اشاره کرد فرمی که در این فیلم به عنوان زیربنای ساختار سینمایی در نظر گرفته شده، پوششی بر کمدی«آپارتمان» است. نقد جدی من اینجا است که فرم مطرح شده هرگز نتوانسته داستانی را خلق کند. داستانی که کمال تبریزی هرموقع می خواهد با لهجه از مسئله رفع تحریمات هسته ای صحبت کند بریده می شود. اساسا باید اعتراف کرد که سانسور مفهوم این فیلم را تغییر داده است. اگرچه مفاهیم شعاری مانند درگیری شخصیت معجونی با کارمند کاروان حج و اشاره او به آنکه همه جا کربلا است حتی تهران، یک باور سطحی ملی است که نیاز به بررسی دارد اما به طور کلی سانسور در این فیلم بر سر فرم یک رویداد غیر اخلاقی است. باید این موضوع را در نظر داشت که تبریزی به عنوان کارگردان، شناخت کاملی از سینمای کمدی دارد، اما این شناخت تبدیل به عمل نشده و یا سانسور شده است.

دستاورد

این فیلم از دو وجه یک دستاورد در سینمای ایران به حساب می آید. اول بازی ها که حتی حضور صابر ابر نیز یک شخصیتی فرا درونی ارائه کرده، بازیگری که به نظر من همواره خود است با کمی تغییر در ژانر های دیگر. این دستاورد را مدیون حبیب رضایی هستیم. دومین وجه را باید فرمالیست بودن و سبک کارگردان دانست. کارگردانی که اگر چه در بعضی موارد دچار هیجان کاذب شده و فیلم هایی مانند «دونده زمین» یا «ما همه با هم هستیم» را می سازد اما همچنان به باور من یک مولف صاحب سبک و کاربلد است.

نویسنده: علی رفیعی وردنجانی