سما گیوی، زینب، از آن دست بازیگران و کارگردانان اصفهانی است که فعالیت هنریاش را به صورت آکادمیک و حرفهای تحت نظر اساتیدی چون: سعید محسنی، لیلا پرویزی و… آغاز کرده و در همین راستا میتوان کوشش او برای ارتقاء سطح کیفی آثار فرهنگی در عرصه نمایش را یک تلاش هنرمندانه برای افزایش سلیقه مخاطب از رویکردش به یک کالای فرهنگی لوکس دانست. نمایش اخیر او با عنوان «آسمون چقدر بلنده» بهانه شد تا این هنرمند را پیدا کنیم و گفتوگویی با او داشته باشیم این نمایش در سیتی سنتر که از ۵ آبان هرشب ساعت ۱۸ به روی صحنه میرود و مطمئنا برای علاقهمندان به فرهنگ تئاتر اصفهان خواندن این گفتوگو خالی از لطف نیست.
چرا به سراغ کار کردن با بچهها رفتید؟
اول اینکه حس کردم تولیدات تئاتری کودک خیلی فاصله داره با اون چیزی که متناسب با واقعیت امروزه. دانش آموزان بعد از دوره کرونا و آموزش مجازی خیلی متفاوت هستن با دانش آموزان قبل. آشنایی با شبکه های مجازی در سنین کم باعث شده سبک و سیاق و سلیقهی بچهها کلا تغییر کنه و یه جورایی بچهها زودتر رشد کنند و بزرگتر از سنشون باشند؛ ما به عنوان کسی که برای این قشر تولید تئاتر میکنیم باید این نکته رو در نظر بگیریم. دوم اینکه ما بعد از دوران کرونا خیلی با مسئله سوگ مواجه شدیم و بچه سوالات زیادی در مورد این مسئله داشت و این قضیه به دلیل بعضا ناآگاهی والدین و یا فرهنگ عامهی جامعه که یک مسئلهی خط قرمز محسوب میشود که به آن پرداخت نمیشد. برای همین از آقای محسنی خواهش کردم متنی در اختیار من بگذارند و ایشان هم با دقت تمام و چندین بار ویرایش زیر نظر خانم دکتر مریم عیسی زاده روانشناس کودک و نوجوان این لطف رو در حق من انجام دادند. البته ناگفته نماند که شاید دلیل اصلی و ناخودآگاهی که سراغ کار کودک رفتم، کودک درون خودمه که کلا قصد بزرگ شدن ندارد و همچنان عاشق شیطنت و بازی و رنگ و نوره.
جای این اجرا در تالار هنر خالی است، دلیل آن را توضیح میدید؟
من شیوه ی اجراییم به گونهای هست که نیاز به امکانات صوتی و تصویری بالایی دارم مثل سیستم صوتی دالبی که بتونم تا حد امکان موزیکها بصورت سه بعدی پخش کنم. از طرفی من هیچ گونه دکور فیزیکی ندارم و تمام فضاسازیها با افکتهای مشابه ویدئو مپ انجام شده که این امکانات رو در سالن سیتی سنتر موجود دیدم.
چرا این اجرا را باید دید؟
از گفتوگو با گیوی خارج میشویم و چند جمله در وصف تئاتر اصفهان مینویسیم. به عنوان یک علاقه مند جدی به تئاتر، باید اصفهان را در مغمومترین برهه زمانی خود توصیف کنم. تئاتری که تاریخی از فرهنگ و هنر ایران را به دوس میکشد در حال حاضر خروجی جذابی به مخاطبانش ارائه نمیکند و دلیل آن هم میتواند ناشایست سالاری باشد. ناشایست سالاری به مفهوم اعم کلمه در تالارها و محافل تئاتری در این شهر وجود دارد. البته این مهم را اضافه کنم که تئاتر به مثابه یک کالای لوکس نیازی به این تعارفات ندارد و همواره مخاطب خود را پیدا میکند اما ذکر این نکته خالی از لطف نیست که هرگاه توانستیم این جوانان که اطراف تالار هنر نشستهاند و آتش روشن میکنند به دیدن تئاتر دعوت کنیم آنوفت برای این شهر کار فرهنگی کردهایم.
علی رفیعی وردنجانی