آخرین انار دنیا / یادداشتی بر رمان نوشته بختیار علی
آخرین انار دنیا اثر بختیار علی نویسنده کرد عراقی است. این رمان داستان زندگی شخصی به نام مظفر صبحگاهی است. او ۲۱ سال در بیابان زندانی بوده و در این مدت حزباش موفق شده قدرت را در دست بگیرد. جنگ داخلی همهی کشور را در بر گرفته و قدرت، همرزمان سابقش را فاسد کرده است. مظفر صبحگاهی به دنبال پسرش سریاس صبحگاهی است. پسری که تنها دلیل زنده ماندن او در تمام این سالها بوده. مظفر در این جستجو با سه “سریاس” مواجه میشود. سریاس اول در میدان گاریچیها به قتل رسیده. سریاس دوم سرباز است و اسیر شده و سریاس سوم در کودکی با آتش بمب دچار سوختگی شدید شده است به طوری که انسان با دیدن قیافهاش به وحشت میافتد.
مظفر در طول این جستجو برای یافتن سریاس با افراد دیگری روبرو میشود. ممد دل شیشهای، ندیم شاهزاده، اکرام کوهنشین، سیدجلال شمس، و خواهران سپید یعنی لاولی سپید و شادری سپید که همیشه لباس سفید میپوشند و قسم خوردهاند که تا آخر عمر ازدواج نکنند.
چیزی که در این رمان علاوه بر قصه و روایت قوی و محکم آن به چشم میآید بهرهگیری بختیارعلی از نماد و نمادگرایی است. مثلا مظفر صبحگاهی در جستجوی ندیم شاهزاده است. ندیم شاهزاده نابینا است و همهی رازها را میداند. پدر ندیم شاهزاده سالها پیش بر بالای کوهی درخت اناری میکارد. کوهی که مرز دنیا و بهشت است. ندیم شاهزاده اسم آن درخت را آخرین انار دنیا میگذارد. پدر ندیم شاهزاده درخت را به این نیت کاشته است که میوههایش پسر را شفا دهد. اما انارها شفا دهنده نیستند و ندیم شاهزاده نابینا میماند اما به او آرامش میدهند و چشم دل ندیم شاهزادهی نابینا را به روی حقایقی باز میکند که انسانهای دیگر با چشم سر قادر به دیدنش نیستند. درختی که میوههایش به انسان معرفت میدهند. هر کدام از سریاسها با خودش یک انار شیشهای قرمز دارد که از بدو تولد با او بوده. اما هیچ رازی را عیان نمیکنند. نشانهای که هم هست و هم نیست. هر سریاس نماد یک رنج است. رنجی که بر یک قوم رفته. یکی به قتل میرسد، دیگری تا آخر عمرش به اسارت میرود و نفر سوم آنچنان سوخته و تباه شده که مردهی متحرکی است و در میان زندگان.
تضاد موجود در رمان بین مفاهیمی از قبیل آزادی- اسارت، مرگ- زندگی، گذشته- حال، عشق- نفرت و…هم قابل بررسی است. تضادی که انگار طلسم دنیای ماست. نیمهای برابر نیمهی دیگر، تا جهان مطلق نباشد. اگر مرگ هست، زندگی هنوز جولان میدهد، اگر نفرت هست باز هم عشق جوانه میزند.
این رمان یک رمان ضد جنگ است و در آن جنگ با تمام پلشتیهای خودش در برابر انسان رخ مینماید. شرایطی که جنگ به انسانها تحمیل میکند. قلبهایی که میشکند، ارواحی که رنج میکشند، تنهایی که میسوزند و فرزندانی که جلوی چشم پدر و مادرهای خود میمیرند و… همه و همه از نکاتی است که برای لحظهای به مخاطب تلنگر میزنند و گفتهی سارتر بزرگ را به یاد میآورد که روزی گفت” ادبیات شاید نتواند از جنگ و خونریزی جلوگیری کند اما به یقین میتواند کاری کند که بشر به آن فکر کند.
از بختیلر علی آثار دیگری به چاپ رسیده است که میتوان به غروب پروانه، مرگ تک فرزند دوم، شهر نوازندگان سپید، غزل نویس و باغهای خیال و… اشاره کرد. رمان آخرین انار دنیا برگزیده جشنواره ادبی گلاویژه شده است و به چند زبان دنیا از جمله آلمانی، انگلیسی، روسی و عربی ترجمه شده است. در ایران توسط دو مترجم به نامهای آرش سنجابی و مریوان حلبچهای در دسترس قرار گرفته است.
نویسنده : سمیه کاظمی حسنوند