کُلاغ ها / تحلیل کوتاهی بر نمایش کلاغها ساخته سعید محسنی
کُلاغها حکایت زندگی یکایک ماست. کُلاغ ها / نیچه بر این باور بود که طرز اندیشهی ما نحوهی زندگانیمان را شکل میدهد، به سخنی، ما مطابق باورهامان زندگی میکنیم. حال پرسش این است که این باورها چگونه به ما به ارث رسیدهاند؟
آیا آنها را آگاهانه برگزیدهایم یا «تاریخ» آنها را به بهایی گزاف به ما فروخته است؟ در زندگانی خویش سفت و سخت به باورهای خود چنگ افکندهایم و سر سوزنی تردید در آنها را گناه نابخشودنی میپنداریم. باورهایی که همگی «وعدهی خوشبختی» میدهند، اما به همان میزان ابلهانه و نابخردانهاند که باور دو شخصیت نمایش به «برآورده شدن آرزوهاشان از رهگذر دیدن عشق بازی دو کلاغ».
کلاغ ها
غافل از آن که دو کلاغ همجنس داستان حتی قادر به عشق بازی نیز نیستند.
اما شیادی که این باور را به آنها فروخته، اول هر ماه حاصل تلاش و کار ایشان را طلب میکند . آخر سود و دوام شیادان در بلاهت ماست . همچون غل و زنجیر شدگان غار افلاطون درگیر سایه ها هستیم و از حقیقت غافل ماندهایم.
کلاغ ها / اگر سقراطی هم پیدا شود و بکوشد تا از خواب غفلت بیدارمان کند، همچون دختر دانشجوی نمایش، جام شوکران به او خواهیم نوشاند. آیا وقت آن نرسیده است که باورها و ارزش های خویش را، به قول نیچه، ارزیابی مجدد کرده و زندگانی خویش را بر اساس ارزشهایی سر و سامان دهیم که آگاهانه انتخاب شدهاند.
پینوشت: از همهی کسانی که امکان خلق این اثر را فراهم آوردند سپاسگزارم. خاصه از بازیگران، که با بازی حساب شده و کم نقص خود تاثیر متن زیبا و کارگردانی خوب استاد محسنی را دوچندان کردند.
نویسنده : محمد علی منانی / مدرس و پژوهشگر زیبایی شناسی هنر
امتیاز بینندگان:۱ ستاره