پنجاه کیلو آلبالو / روایت فانتزی از یک عشق مدرن / سینمای ایران

پنجاه کیلو آلبالو ساخته مانی حقیقی روایتی فانتزی از یک عشق مدرن است . در این که سینما می تواند شاخص های دراماتیک را به ابعاد مختلفی روایت کند هیچ شکی وجود ندارد اما نکته قابل توجه در «پنجاه کیلو آلبالو» این است که فیلم ساز هیچ بهانه ای برای پشت دوربین رفتن نداشته و فقط صرف بخش اقتصادی هنر این داستان را برای مخاطب روایت می کند .

محتوای بی چالش

داستان این فیلم بسیار ساده و بی انگیزه روایت می شود و می توان گفت مانی حقیقی سطح انتظار مخاطب را تا حد قابل توجهی کاهش داده است ، اگر چه هنرمند همواره در حال رشد و تکامل است اما هنگاهی که یک تفکر به بلوغ هنری نزدیک می شود دیگر جایی برای جبران اشتباهات باقی نمی ماند و باید منتظر پیامد های ناشی از آن بود . «پنجاه کیلو آلبالو» از آن دسته فیلم های سینمای ایران است که علاوه بر این که تاثیر منفی بر بافت فرهنگی جامعه دارد ، می تواند برای آینده این سینما خطر ساز باشد ، سینمایی که با شعار آرمان گرایی پا به عرصه تولید گذاشته است . اما نکته شاخص فیلم در چارچوب محوریت انتخاب بازیگران و کشش اصلی داستان است که پاشنه آشیل آن بر روی دو بازیگر که از نسل امروز جامعه ایرانی هستند می چرخد ، اگر عشق یا هر معقوله روایتی دیگر تا به این حد نزول کرده که می توان با آن داستانی فانتزی را روایت کرد دیگر جایی برای نقد و منتقد باقی نمی گذارد . در یک کلام باید بگویم «پنجاه کیلو آلبالو» اصلا سینما نیست و از آن بالاتر شرایط سینمایی بودن را ندارد ، مانی حقیقی با ساخت این فیلم دو معقوله ضد فرهنگی را برای مخاطب خود روایت می کند ، ۱- جامعه را از حالت سنتی (فرهنگ کنونی کشور) به صورت محسوس و غیر قابل باور ، به دوران استیصال فرهنگی هدایت می کند. ۲- سبک روایت داستان را به گونه ای چرخش داده که نه مخاطب خطر را احساس کند و نه ممیزی هایی که همیشه دست و پاگیر سینمای ایران است . اما حال که به ساختار این اثر نسبتا هنری اشاره ای داشتیم بهتر است بیشتر آن را واکاوی کنیم تا به باور های فرهنگی و ضد فرهنگی سینمای ایران نزدیک شویم .

*باور های فرهنگی

این که جوانان با نسل های گذشته خود در برقرای ارتباط دچار مشکل هستند و نمی توانند رابطه ی مستقیم برقرار کنند مانند ریختن آبی است بر روی زمین که جمع کردن آن هرگز امکان پذیر نیست و این که با ساخت فیلم می شود راه حلی برای این معضل ( که عمیقا جامعه امروزی را تحت پوشش قرار داده ) پیشنهاد کرد فکر اشتباه و مسخره ای است . در درجه ی دوم باور این که فرهنگ سینما می تواند بر فرهنگ برهنگی و تمایلات جنسی غلبه کند ، فکری منقبض شده توسط نورون های عصبی جامعه ای است که هرگز نخواهد پذیرفت شرایط آرمانی جوانانش در حال تغییر است . اما «پنجاه کیلو آلبالو» ، با این که به صورت کنترل شده چنین مضمون های اجتماعی را مشاهده می کنیم ، بازهم عقب تر از ایده های اولیه برای شکل گیری یک جامعه فرهنگی است ، و بسیار نگران کننده از آن جهت که جامعه را به غرب گرایی و فرهنگ گریزی دعوت می کند .

باور های ضد فرهنگی

باور های ضد فرهنگی یک اثر هنری از ذات تفکر سازنده به بیرون شلیک می شود . سازنده ای که با ساخت فیلم « پذیرایی ساده » نشان داد می تواند سینمایی با فرم متعادل  را به تصویر بکشد اما در این جا اتفاقی رخ داده که برای بسیاری از کارگردانان امروزی و دیروزی تاریخ سینما در حال وقوع است . شکل گیری یک باور فرهنگی با مطالعات کتب روانشناسی غرب و ایده آل گرایی امروزی ، ارتباطی نداشته و نخواهد داشت . وقتی جامعه برای تامین نیاز های خود مجبور به انجام هر عمل و عکس العملی باشد باید انتظار چنین شرایطی را در چرخه های فرهنگی ،  هنری آن داشت و تا حدی می توان آینده ای خطر ناک تر را هم پیش بینی کرد . اما سینما به خودی خود تاثیر مستقیم بر فرهنگ جامعه ندارد و به همان نسبت این فیلم که بی تاثیر ترین فیلم مانی حقیقی است نمی تواند فرهنگی را در ذهن مخاطب شکل دهد . خطر آن جا احساس می شود که جوانانی با دوستان خود برای دیدن این فیلم به سینمای می آیند و می گویند ، به این دسته از جامعه ی ایرانی می گویند « جامعه مدرن » .

سرخوردگی و عقب افتادگی

بلی درست است ، هر سرخوردگی فرهنگی باعث عقب افتادگی ذهنی در تمایلات فرهنگی و ضد فرهنگی می شود ، و آنچه در این اثر به ظاهر هنری قابل مشاهده است سرخوردگی بیش از حد سازنده از تضاد های اجتماعی ، طبقاتی جامعه است که باید مورد بررسی بیشتری قرار بگیرد . اگر بخواهیم بر اساس فروش گیشه های سینما به آثار هنری امتیاز دهیم که باید ورودی همه سالن های سینما را از این جور فیلم های عقب افتاده و به ظاهر مردن پر کنیم تا مبادا چرخه اقتصادی هنر دچار تزلزل شود .

علی رفیعی وردنجانی