مطالعه رویکردهای رایج نقد و انواع نظام های نشانه شناسیک سینمایی

شناخت چارچوب های نقد هنری و ادبی و استفاده صحیح از این ابزارها در جهت فهم صحیح تر اثر، در مخاطب آگاه  بی شک ارزشی همسنگ با خلق اثر دارد. اهمیت این مساله با توجه ویژه به آموزه های آیین نقد هرمنوتیک مدرن و نقش فعالی که این رویکرد برای مخاطب در نظر می‌گیرد بیشتر دانسته می‌شود. از بین رویکردهای رایج می توان لیست مختصری گزینش کرد. آن چه در ادامه می‌آید رویکردهای مختلف تحلیل فیلم است.

۱- رویکرد‌های مختلف تحلیل فیلم

با نگاهی به گذشته می‌توان دید که نگاه جدی به نقد و تحلیل فیلم در واقع از سال‌های آغازین سده ۲۰ به وجود آمده است. دو مکتب صورتگرایی (فرمالیست) و واقع گرایی (رئالیست ) از همان آغاز در تقابل با هم حضور داشتند.

      با توسعه دنیای سینما و گسترش آن در بین اقشار مختلف و نگاهی جدی‌تر به فیلم، مقوله تحلیل فیلم نیز پیچیده‌تر شد. در کنار دو دیدگاه رایج فرمالیست و رئالیست شاهد به وجود آمدن مکاتب جدیدی بودیم.

       اغلب رویکردهای متفاوت را می‌توان به دوره خاصی که آن اندیشه شکل گرفته است نسبت داد. عناصر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، دینی و حتی اقتصادی هر دوره‌ای گفتمان جدیدی به وجود آورد. از جمله می‌توان به نقد روانکاوی، مارکسیستی، فمنیستی و غیره اشاره کنیم.

     کریستین متز از برجسته‌ترین منتقدان ساختارگرا در کتاب زبان فیلم تقسیم‌بندی مفیدی را درباره رویکردهای نقد فیلم ارائه می‌دهد که قابل توجه است. از نظر او می‌توان از چند رویکرد در نقد فیلم استفاده کرد که شامل موارد زیر است :

۱) رویکرد انسان مدارانه ( اومانیستی ) : از نظر یک منتقد انسان مدار با وجود تاثیر صنعت و تبلیغات بر تولید هنری، هنر یک فعالیت سنجیده بشری از سوی هنرمند است. در‌این رویکرد بر ارزش و محتوا در تولید فیلم تاکید می‌شود. البته ‌این روش به ارتباط بین عناصر محتوایی و زیبایی‌شناسی معتقد است.

و…

برای مطالعه کامل یادداشت آی دا رادنیا کلیک کنید