سینما خر (مشمه) / یک شوخی بزرگ / نقد فیلم شاهد احمد لو

سینما خر (مشمشه) فیلمی به کارگردانی شاهد احمدلو است که شکل آفرینش حشو به زبان سینما را خوب یاد گرفته . شخصیت های این فیلم بیش از آنکه درگیر مسئله باشند دچار طرح مسئله می شوند و می خواهند موانع و مشکلات در داستان را به زبان غیر داستانی مرتفع کنند که ابدا امکان پذیر نیست . خود این چگونگی حل مسئله در فیلم به یک شوخی جذاب و نوآورانه تبدیل شده است .

انقد سنگ خرت و به سینه نزن

داستان فیلم از مد روز سینمای ایران تبعیت می کند . سینما برای سینما . سینمایی که داستان را از دل پشت صحنه خود درست می کند مانند «سوءتفاهم» با این تفاوت که ساختار آن فیلم  با توسل به قواعد پیچشی فیلمنامه پیش می رفت اما در فیلم «سینما خر» داستان گسترش فلسفی یافته و تا حدودی کارکرد اخلاقی پیدا می کند . شاهد احمدلو بی شعار و بی ادعا حرف بزرگی می زند . در این داستان رابطه ای که بین انسان و حیوان شکل می گیرد جذابیت خاصی دارد که در عین تکراری بودن تازه به نظر می رسد . گروه تولیدی که به دنبال یک الاغ برای صحنه می گردند و با هر ترفندی آن را پیدا و رنگ می کنند نماینده بخش بزرگی از جامعه هنری است . بازیها و روابط پشت صحنه یک اثر سینمایی متاسفانه تاثیرگذار و تا حد بالایی درست واکاوی شده است . مانند پرسوناژهای متفاوتی که از عوامل پشت صحنه یک اثر سینمایی ساخته : از آقای طراح گریم تا فیلم برداری که شباهت ظاهری به جک نیکلسون دارد . تاسفی که می خورم از آن است که سازندگان یک اثر سینمایی مانند هر فعالیت فرهنگی و یا اقتصادی دیگری در یک بستر اجتماعی نمایندگان جامعه ای هستند که قرار است خودشان منتقد آن باشند . اینگونه عمل کردن مانند شمشیری دولبه است که هم خودی را زخمی می کند و هم بی خودی را . در پلان های ابتدایی فیلم هنگامی که پیرمرد در حال صحبت با پسربچه برای راضی کردن او به دل کندن از حیوانی است که به او وابستگی پیداکرده جمله ای می شنویم : انقد سنگ خرت و به سینه نزن . البته که با واژه خر در این اثر بارها و بارها چه در لفافه و چه صریح شوخی شده اما این جمله جدای از همه گفت و گوهای فیلم است .

هر خری نباید وارد سینما شود

سینمایی «سینما خر» ارتباطی تنگاتنگ با ناخودآگاه مولف برقرار کرده است . فیلم ساز نگاه فاشیستی ای نه نسبت به نژاد بلکه نسبت به فعالیت خود دارد و آن نگاه در هنگام نگارش این اثر تبدیل به خودآگاه برتر شده است . او دعواهای تصنعی میان مدیر تولید که فرزند تهیه کننده است به راه می اندازد اما زیر پوستی حامل این پیام می شود که  : هر خری از بابا ننش قهر می کنه میاد تو سینما . نقد در این فیلم بسیار اخلاقی است مخصوصا برای سازندگان یک اثر سینمایی ، یک نقد آسیب شناسانه نسبت به نیاز عاطفی و مورد توجه قرارگرفتن انسان امروزی در جامعه ای مانند ایران است . نگاه متفاوت و بدور از شعار احمدلو در این فیلم باعث شده تا تیکه انداختن های او حتی به همکاران خود یک شوخی تلقی شود که قطعا شوخی است اما این شوخی قبل از آنکه کمدی بسازد ، اثری دراماتیک تولید می کند که حرف جدی مهمی در خود دارد . پیرمرد  عاجزانه با الاغ صحبت می کند و از گرفتاری های خاص خود می گوید ، علاوه برآن که نمونه ای استعاری از گزارشاتی است که خبرنگاران از وضعیت زندگی مردم تهیه می کنند از اهمیت احساسات دو جاندار به یک دیگر می گوید . حیوانات زبان ادمیزاد نمی فهمند اما احساسات اورا که از طریق وابستگی ، ستایش و وفاداری می باشد درک می کنند در بعضی حیوانات مانند سگ این قدرت بیشتر از و در بعضی مانند الاغ نیاز به تکرار دارد . نکته مهمی که باید به آن اشاره کنم شاهد احمدلو در «سینما خر (مشمشه)» با استفاده از چهره های جدید نشان داد که فیلمنامه همچنان جایگاه اول در جذابیت یک اثر سینمایی دارد و اتفاقا این فیلم نامه به چهره و ستاره نیاز ندارد و چهره های برگزیده در این فیلم هرکدام بکر بودن و تازگی خاص خودر را دارند . تماشای این فیلم بیش از سرگرم کردن مخاطب او را به فکر وا می دارد و این مسئله نیاز اولیه یک رسانه به ابعاد سینما در جامعه ایران است .

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی